Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ به نقل از ایرنا، مدیرمسئول روزنامه صبح نو با بیان این که صداوسیما در دهه اخیر افت شدید مخاطب داشته است، گفت: با مدیریت جدید، بروکراسی سازمان صداوسیما و درآمدهایش کمتر نشده است. اما کیفیت محتوای آن بسیار نازل شده است.

دومین نشست از سلسله نشست‌های «راه گفت‌وگو» با موضوع کارکرد رسانه‌ای رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور در حوادث اجتماعی اخیر در سالن کنفرانس روزنامه اطلاعات برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واقعیت به رسانه آغشته شده است

مدیرمسئول روزنامه صبح نو با ارزیابی عملکرد رسانه‌های خارجی در وقایع اخیر بیان کرد: آن‌ها وضعیت ایران را در وضعیت انقلابی قرار داده‌اند. یعنی توصیفی که از واقعیت ارائه داده‌اند یک ایران در شرایط انقلابی است. می‌گویند رئالیتی به مدیالیتی تغییر کرده که ترکیب مدیا و رئالیتی است به این معنا که واقعیت به رسانه آغشته شده است. در واقع واقعیت دستکاری می‌شود به این صورت که انگار واقعیت آن چیزی است که رسانه می‌گوید. به این ترتیب می‌بینید آن چیزی که در خیابان می‌گذرد با آن چه در رسانه جلوه می‌کند، انطباق ندارد. یک سمت آن، این است که بگویید هیچ دلخوری و مطالبه‌ای وجود ندارد و سمت دیگرش این است که شرایط را با بزرگنمایی جلوه دهید. این دستکاری، خطرناک است.

 سعید آجرلو ادامه داد: رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی امروز بازتاب‌دهنده ناآرامی نیستند بلکه بخشی از ناآرامی و سامان‌دهنده به آن هستند. بر این مبنا آن‌ها خشونت و رادیکالیسم را تشویق و ترویج می‌کنند تا مردم را مقابل مردم قرار دهند. بنابراین پدیده بازنمایی رسانه بسیار مهم است.

زیست درون شکاف دولت و ملت

آجرلو درباره کارکرد رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور اظهار داشت: رسانه‌های خارج کشور درون شکاف دولت و ملت، زیست می‌کنند. طبیعتاً اقتصاد سیاسی بر رابطه میان دولت و ملت در ایران تأثیر گذاشت. رشد اقتصادی در کشور ظرف ده سال اخیر صفر بوده است. فارغ از این که چه کسی دولت را در دست دارد، کلاً نهاد دولت در ایران تضعیف شده چون اقتصاد آن مبتنی بر نفت بوده است. در این ۴ دهه مخصوصاً بعد از جنگ، فرصتش بود که وابستگی ایران به نفت کم شود اما هر بار به هر دلیل نشد. رسانه‌های خارجی در این شکاف وارد شدند و برخی از آن‌ها مثل BBC به صورت فرایندی و با صبر و حوصله و برخی دیگر مانند ایران‌اینترنشنال کاملاً پروژه‌ای جلو آمده‌اند.

رسانه‌های خارجی پیچیده‌تر شده‌اند

او با تاکید بر این که پروژه‌های مداخله امنیتی-سیاسی در ایران را نمی‌توان نادیده گرفت توضیح داد: بخش دیگر هم عوامل داخلی است. به میزان پیچیده شدن جامعه، حکومت و وضعیت بین‌الملل، رسانه‌های خارجی هم پیچیده‌تر شده‌اند. به صورت موازی اتفاق دیگری هم تحت عنوان بحران نمایندگی رخ داده است. چالش نمایندگی در سیاست از سال ۹۸ شروع شد و ادامه پیدا کرده است. این چالش به این معناست که رابطه میان نمایندگان سیاسی با گروه‌های اجتماعی، قطع شده است. این مسئله در سطح جریان اصلاح‌طلب و اصولگرایی اتفاق افتاده و بعد خود را در رسانه‌ها نشان داده است. اگر رسانه‌های داخلی را مرور کنید آن‌قدرها بد نیستند بلکه چالش ما، اعتماد و اعتبار و سرمایه اجتماعی است که ریشه‌اش در همان شکاف دولت ملت است.

پلتفرم‌های نمایش خانگی از صداوسیما جلو افتاده‌اند

آجرلو ادامه داد: یکی از مهم‌ترین مسائل ما درباره رسانه، صداوسیماست که در دهه اخیر افت شدید مخاطب داشته است. با مدیریت جدید، آیا بروکراسی آن کمتر شده است؟ نشده است. آیا درآمدهایش کم شده است؟ به اندازه سایر بخش‌ها نه. اما کیفیت محتوای آن بسیار نازل شده. صداوسیما امروز به بحران تأمین سرگرمی مبتلاست و پلتفرم‌های وی‌اودی از او جلو افتاده‌اند. به عقیده من بخش مهمی از این مسائل به نزول کیفیت آدم‌هایی برمی‌گردد که در دهه اخیر در صداوسیما پست گرفته‌اند و مدیر شده‌اند. نتیجه این که اولین واکنش آن‌ها در برابر وقایع کشور، سکوت است و بروکراسی عظیم صداوسیما این مدیران را مشغول کرده است.

اپوزیسیون بعد از ترامپ رفتار لمپنی پیدا کرده است

آجرلو با اشاره به انقلاب شوروی بیان کرد: در انقلاب شوروی، انقلابیون حرفه‌ای حضور داشتند که انقلاب بدون آن‌ها رخ نمی‌داد. به نظر من رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور در وقایع اخیر همین نقش را بر عهده داشتند. به علاوه که اپوزیسیون شکل اولیه خود را از دست داده و خصوصاً بعد از ترامپ یک رفتار لمپنی پیدا کرده است. مسئله دیگر تعامل این رسانه‌ها با شبکه‌های اجتماعی است که آن‌ها درواقع توزیع‌کننده محتوای رسمی و فیک (جعلی) این رسانه‌ها هستند و آن را تسریع می‌کنند. این شبکه‌ها مظهر از خود بیگانگی جامعه‌اند و آگاهی کاذب را مبتنی بر نیاز کاذب تولید می‌کنند و در زمانه کاهش تأثیر رسانه‌های رسمی در کشور بیشترین نقش را بر عهده گرفته‌اند. بدین ترتیب مرجعیت رسانه‌ای از بین رفته و زمین رقابت هم عوض شده است و نمی‌توانیم توقع داشته باشیم در زمینی که به آن وارد نشده‌ایم، برنده رقابت باشیم.

مدیرمسئول روزنامه صبح نو تاکید کرد: ما نمی‌توانیم تمام مسئولیت نهادهای مختلف را به دوش رسانه بیندازیم و تقلیل دادن همه مشکلات به سطح رسانه خطرناک است. کج‌کارکردی‌های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی تنها با ابزار رسانه قابل حل نیستند. پاسخ رابطه دولت و ملت از رسانه نمی‌گذرد بلکه از کارآمدی می‌گذرد. همان چیزی که مسئله سیاست به معنای تدبیر امور مردم است. رسانه با بحران آب، محیط زیست، تورم، اشتغال و بسیاری دیگر از بحران‌های مدیریتی ایران چه کار کند؟

بچه‌های دهه هشتاد فرزندان نسل شبکه‌های اجتماعی هستند

مدیرمسئول روزنامه صبح نو گفت: شکاف بین نسلی مسئله مهم دیگر ماست. اگر فرزندان دهه ۶۰ با کتاب‌های مطهری و شریعتی بزرگ شدند و دست کم برای پرستیژ این چیزها را می‌خواندند بچه‌های دهه هشتاد فرزندان نسل شبکه‌های اجتماعی هستند. البته من مخالفم که دهه هشتادی‌ها را فقط همین‌هایی بدانیم که به خیابان آمده‌اند. من در اربعین خیل عظیمی از آن‌ها را دیدم و دستکاری واقعیت در هیچ یک از دو طرف نباید اتفاق بیفتد. اما این شکاف بین نسلی از این جهت مهم است که بدانیم ارزش‌ها و باورهای این نسل با نسل قبلی فرق دارد. ویژگی دیگر این نسل توده‌ای بودن آن است. تشکل‌های دانشجویی به خاطر کرونا تضعیف شدند و دانشجویان دیگر توسط بحث و جدل‌ها در تشکل‌ها هدایت نمی‌شوند بلکه رفتارهای توده‌ای دارند. مسئله آخر هم استفاده از نمادسازی در رسانه‌های خارجی است که از آن در سطح شعر و شعار و تصویر به خوبی بهره بردند و این نمادسازی‌ها تبدیل به سوخت اصلی ناآرامی‌ها شد.

در این نشست، مجید تفرشی تاریخ پژوه نیز حضور داشت و اجرای نشست را محمد خدادی بر عهده داشت.

منبع: جماران

کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا صداوسیما اعتراضات در ایران رسانه های فارسی زبان افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا رسانه های فارسی زبان خارج رسانه های خارجی رسانه های خارج دولت و ملت رسانه ها شبکه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۵۵۶۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کیفیت و بی‌توجهی: دست اندازی در جاده پیشرفت راهسازی ایران

سال ۱۸۵۲ بود که بشر برای نخستین‌بار در خیابان‌های شهر پاریس آسفالت ریخت. از آن به بعد، این فناوری نفتی محبوب‌تر شد و با رشد صنعت خودرو، ضرورت پیدا کرد. کشوری در جهان نیست که خیابان آسفالت نداشته باشد.

به گزارش پدال، هر بار که از خانه خود بیرون می‌آییم، آسفالت یکی از اولین تصاویری است که آن را می‌بینیم؛ هرچند که کمتر به چشم می‌آید. بنابراین می‌توان با اطمینان گفت که نقشی اساسی در زندگی ما دارند.

متاسفانه با وجود اینکه کشور ما یکی از اصلی‌ترین و بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان به شمار می‌رود، در فراهم‌آوری آسفالت باکیفیت برای شهروندانش مشکل دارد. پس در این مقاله بر آن شدیم که نگاهی به این مسئله داشته باشیم که اصلا آسفالت خوب چگونه است؟ چه پیش‌نیازهایی برای تولید آن وجود دارد؟ سپس به مشکلات اصلی راهسازی شهری و بین‌شهری نگاهی می‌اندازیم.

در انتها هم به پاسخ شهرداری‌ها به معضل سرعت یعنی دست‌اندازها ادای احترام خواهیم کرد. اما پیش از هر چیزی، شایسته است نگاهی مختصر به نحوه تولید آسفالت داشته باشیم.

آسفالت چگونه تولید می‌شود؟

ابتدا سنگدانه‌های سرد مانند شن و ماسه به خشک‌کن منتقل می‌شوند. سنگ‌دانه‌های خشک‌شده با استفاده از صفحه ارتعاشی در اندازه‌های مختلف دسته‌بندی می‌شوند و به ترکیب قیر و مواد فیلر می‌رسند تا ذخیره‌سازی شوند.

واحد کنترل کیفیت، استاندارد آن‌ها را بررسی می‌کند. در این فرایند از آسفالت بازیافتی هم استفاده می‌شود که میزان آن باید درحد طبیعی باشد وگرنه افزایش آن باعث کاهش کیفیت آسفالت خواهد شد.

چه آسفالتی «خوب» است؟

شاید برای مصرف‌کننده، صاف‌ترین و تیره‌ترین و خط‌کشی‌شده‌ترین شکل آسفالت بهترین آن باشد اما پیش از تبدیل کردن خیابان به پیست مسابقه باید به نکاتی توجه شود.

کیفیت بالای قیر، دانه‌بندی مناسب سنگ‌دانه در مرحله تولید، مقاومت فشاری مناسب و استفاده درست از گیلسونایت، زیرسازی درست، سطح روان آسفالت‌کاری، مقاومت کششی خوب، مقاومت در برابر ترک‌خوردگی و قیمت مناسب از جمله ویژگی‌های اصلی یک آسفالت درخور هستند. با در نظر داشتن این فاکتورها، بهتر می‌توان به خیابان‌ها و جاده‌های داخلی نگاه کرد و آن‌ها را ارزیابی کرد.

چرا آسفالت خوب مهم است؟

نهایتا چه راه خاکی باشد و چه آسفالت، خودروهای ما آن را می‌پیمایند. اما در پذیرش این واقعیت نه‌چندان خوشایند دو فاکتور مهم وجود دارد: نخست آنکه به‌عنوان شهروندان این سرزمین باید بدانیم که لایق خدمات شهری درست و مناسب هستیم.

هرچند این کلیشه در سراسر جهان وجود دارد که «مردم باید حقشان را از مدیران، طلب کنند» اما هیچ‌گاه نباید این مسئله باعث شود تا جایگاه خود را فراموش کنیم. هدف اصلی ایجاد یک سازمان خدمات‌رسانی است نه بهانه‌تراشی!

دوم آنکه بهره‌مندی از آسفالت مناسب می‌تواند تاثیر به‌سزایی روی سلامت خودروهای ما داشته باشد. بخش بزرگی از خودروهای بازار داخلی بی‌کیفیت هستند. شرایط اقتصادی مشتری ایرانی را مجاب کرده تا به پایین‌ترین سطح امکانات مانند سیستم تهویه و بالابر برقی شیشه بسنده کند (هرچند این مورد هم تا چندی پیش به‌عنوان آپشن معرفی می‌شد).

پس اگر خودروی بی‌کیفیت را در خیابان یا جاده بی‌کیفیت قرار دهید، نتیجه آن چیزی جز افزایش استهلاک خودرو، ناراحتی سرنشینان و افزایش دردسرهای سازمان‌ها نیست.

تصور کنید یک خیابان مهم و پرتردد در شهر ۶۰ هزار نفری «الف»، کیفیت مناسبی دارد، به‌اندازه کافی بزرگ است و به‌جای دست‌اندازهای بی‌امان، از خط‌کشی درست و سیستم ترافیکی هوشمندانه استفاده می‌کند و صدالبته مانند سطح کره ماه، مملو از چاله نیست.

تردد خودروها در این مسیرها سروصدای کمتری در کابین ایجاد می‌کند. خط‌کشی‌ها هم می‌توانند به حرکت مردم نظم بیشتری بدهند تا حرکت ترافیک روان‌تر باشد. در نتیجه، آرامش راننده و سرنشینانش بیشتر حفظ می‌شود که خود، روی کیفیت رانندگی و کاهش تصادفات تاثیری مثبتی خواهند گذاشت.

علاوه‌بر آن، شهر ظاهر مرتب‌تری می‌گیرد و سطح رضایت عمومی از زندگی در آنجا افزایش پیدا می‌کند. اگر خیابان‌های شهرهای زیبا یک فاکتور مشترک با یکدیگر داشته باشند، آن آسفالت و خیابان‌کشی مناسب است.

از دید نگارنده، در زمینه زیبایی شهری، پس از آسفالت و ساختمان‌های مرتب، خودروها اهمیت پیدا می‌کنند. من هم دوست دارم با خرید یک دستگاه پورشه ماکان به زیبایی شهرم کمک کنم اما همان‌طور که در مقالات دیگر اشاره کرده‌ام، گاراژ خانه‌ام برای آن جا ندارد!

آیا مشکل خیابان‌ها و جاده‌های ما اینقدر جدی است؟

بی‌شک پاسخ این سوال، یک «بله» به‌وسعت ایران است. پیشتر در مقاله‌ای جداگانه به نبود آینده‌نگری در طراحی شهری اشاره کرده بودیم که می‌توانید آن را از بخش مقالات مرتبط (ابتدای مطلب) مشاهده کنید. کیفیت پایین زیرسازی یکی از اصلی‌ترین معضلات راهسازی ایران است. مسئولان راهداری و شهرداری‌ها به‌گونه‌ای در انجام پروژه‌ها «صرفه‌جویی» می‌کنند که انگار اگر یک پروژه با کیفیت «عالی» به اتمام برسد، آن مسئول را تبعید خواهند کرد.

سازمان‌های ما برای حفظ سرمایه و جبران کمبود بودجه‌هایشان از کیفیت خدمات کم می‌کنند اما دریغ از آنکه همین انتخاب باعث خرج و نگرانی بیشتر برای مردم و خود سازمان مربوطه می‌شود. نمونه آن هم در مناطق مسکونی و جاده‌های بین‌شهری کم نیست.

اگر شما هم یک مسیر را روزانه طی کنید، با چاله‌ها و خرابی‌های آن آشنا می‌شوید. برای اینکه از وضعیت جاده سایر نقاط کشور هم با خبر باشید، کافی است یک‌بار بلیط هواپیما تهیه نکنید و با پژو یا سمندهای زرد خطی از شهر «الف» به «ب» بروید.

کوهی به نام سرعت‌گیر

نمی‌دانم چه کسی، چگونه و در نتیجه چه اتفاقی استفاده از دست‌انداز در خیابان‌ها و به‌ویژه، جاده‌های کشور مناسب و «عقلانی» دانسته است؟ از زمانی که به‌عنوان یک کودک دوچرخه‌سواری یاد گرفتم، با دست‌انداز سر کوچه مواجه شدم.

به یاد دارم که به من می‌گفتند وجود آن‌ها برای کاهش سرعت مردم و موتورسواران ضروری است. تا اینکه با خودرو در جاده‌های شمال کشور، از خراسان‌شمالی تا گیلان، سفر کردم و با دست‌اندازهای بی‌شمار روبه‌رو شدم.

دست‌اندازهایی که اگر با سرعت قانونی جاده از آن‌ها عبور کنید، حتما اتفاقی ناگوار برای شما یا خودروتان رخ خواهد داد. بی‌شک شماری از آن‌ها هم فاقد تابلوی هشدار هستند که خود احتمال عبور نامناسب از روی دست‌انداز را افزایش می‌دهد.

برایم سوال است که چگونه مردم کشورهای دیگر از تاجیکستان گرفته تا ایالات‌متحده به اندازه ما به دست‌انداز نیاز ندارند؟ یعنی ما موتورهای بیشتری داریم؟ با توجه به جمعیت کشور آمریکا این مورد بعید است. آیا خودروهایمان سریع‌تر هستند؟ گمان نمی‌کنم چون حتی مردم تاجیکستان هم به انواع مرسدس‌بنز و بنتلی دسترسی دارند پس قطعا سریع‌تر نیستیم.

آیا رانندگی پرخاشگرانه‌ای داریم؟ پس چرا مسئولان توانمندتری برای «مدیریت درست» رفتارهای ترافیکی روی کار نمی‌آیند؟ دوست دارم این مطلب را با همان سوالی که آغاز کردم خاتمه دهم: چرا کشور نفت‌خیز ایران، همچنان از مسیرهای بی‌کیفیت رنج می‌برد؟ چرا از دست سرعت‌گیرها راحت نمی‌شویم؟

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی
  • قدردانی سرلشکر سلامی از صداوسیما برای انعکاس عملیات وعده صادق
  • قدردانی سرلشکر سلامی از صداوسیما جهت انعکاس عملیات وعده صادق
  • قدردانی سرلشکر سلامی از صداوسیما
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • حمله شدید اللحن روزنامه نگار مشهور اسرائیلی به نتانیاهو
  • استان فارس در تبیین دستاوردهای دولت رتبه اول کشور را دارد
  • کیفیت و بی‌توجهی: دست اندازی در جاده پیشرفت راهسازی ایران
  • شکست رسانه‌ای واشنگتن در اعتراضات دانشجویی
  • رادیو یعنی گرما صمیمیت و درک هستی